کرببلا ای کاش مسافرت بودم

ای برادر کاروانت کربلا آورده ام

خسته دلهایی همه ی ی غرق عزا آورده ام

بعد چل روزی فراقم با تو ای آرام جان

پیکری رنجور جور اشقیا آورده ام

پیکرت بی سر به زیر خاک گرم کربلاست

ان سری را که شد از پیکر جدا آورده ام

دردها دارم به دل، هم زخمها بر پیکرم

بر مزارت جان وتن بهر شفا آورده ام

هجر نو تنها نبوده خواهرت را جانگداز

کاروانی را به مهرت مبتلا آورده ام

غصه ها دارم زسختی اسارت یا حسین

قصه ها از سختی شام بلا آورده ام

گر شود جانا سراغ دخترت از من مگیر

سر بزیرم پاسخت شرم وحیا آورده ام

بس بود بر من فراق تو عزیز فاطمه«س»

از برای مرگ خود دست دعا آورده ام

“اربعین حسینی تسلیت باد”

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.